تهدید ماشه چگونه یک بلوف باقی خواهد ماند؟
به گزارش دَبی بلاگ، ترامپ می گوید با وجود خروج از برجام می تواند با مکانیسم ماشه تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کند.
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری خبرنگاران، درمورد تحریم تسلیحاتی ایران و استفاده از مکانیسم ماشه که مایک پمپئو روز آدینه از فعال شدن آن اطلاع داد و دونالد ترامپ نیز روز گذشته اعلام نمود آن را طی هفته آینده فعال خواهد نمود چند نکته مهم و قابل ذکر وجود دارد.
اول چرایی مساله شدن تحریم های تسلیحاتی: حد فاصل 16 تا 23 تیرماه 1394 چالش مهمی در جریان مذاکرات هسته ای شکل می گیرد و آن هم درگیری بر سر برطرف تحریم های تسلیحاتی ایران در جریان مذاکرات است. ماجرایی که باعث می گردد گفت وگو ها به صورت فرسایشی و بسیار کند جلو برود.
درباره اتفاقات آن چند روز کمتر شرحی از جانب منابع ایرانی داده شده است اما روس ها حداقل دوبار به جزئیات ماجرا اشاره نموده و گفته اند چرا مذاکرات به چالش کشیده شد و چرا نماینده آنها یعنی سرگئی لاوروف در مراسم پایانی مذاکرات و دریافت عکس دسته جمعی و تاریخی شرکت نکرد.
لاوروف در این خصوص می گوید: ما و چین می خواستیم تحریم های تسلیحاتی لغو گردد، اما علی رغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریم ها تا پنج سال ادامه یابد! البته بعد ها شرمن هم این نظر روس ها و چینی ها را تایید کرد و گفت که آنها مخالف تداوم تحریم تسلیحاتی بودند اما با پافشاری و تهدید ما درخصوص عدم توافق، طرف ایرانی بر سر تداوم تحریم های تسلیحاتی حاضر به مصالحه شد.
ازاین رو به ناچار باید گفت که ماجرای تعویق برطرف تحریم های تسلیحاتی نتیجه کوتاه آمدن تیم ایرانی در جریان مذاکرات، با وجود حمایت های روسیه و چین و حتی با هزینه طرد آنها بوده است.
دوم ماهیت مکانیسم ماشه:فرآیند عجیب و غریب اسنپ بک مکانیسمی است که چرایی پذیرش آن از جانب تیم مذاکره کننده ایران همچنان محل سوال جدی برای کارشناسان و افکار عمومی است. این فرآیند هم در متن برجام آمده و هم در قطعنامه 2231 شرح داده شده است که با شکایت یکی از طرف های برجام، امکان بازگشت همه چیز به شرایط پیش از امضای توافق وجود دارد.
سوم امکان استفاده از مکانیسم ماشه توسط آمریکا: چالشی که اکنون طرف های عضو را گرفتار خود نموده، درگیری بر سر برداشت حقوقی و تفاسیر متفاوت از برجام و قطعنامه 2231 است. طرف آمریکایی می گوید به لحاظ حقوقی با وجود اینکه ایالات متحده از برجام خارج شده اما همچنان یکی از اعضای شرکت کننده در قطعنامه 2231 است و می تواند از مفاد مندرج در این قطعنامه استفاده کند.
تیم دیپلماتیک آمریکا معتقدند برجام و قطعنامه دو سند متفاوت هستند و آمریکا طبق بند 10 و 11 قطعنامه، عضو شرکت کننده است و از آن خارج نشده، توجیهی که به لحاظ حقوق بین الملل و عرف های موجود دارای دلایل و مستندات کافی و وافی نیست و همه اعضای کنونی برجام اعم از روسیه، چین و حتی اتحادیه اروپا این امکان را برای ایالات متحده منتفی دانسته اند.
نکته مهم در این خصوص که باعث شده این چالش تشدید گردد این است که اولا چون تا به امروز مشابه این اتفاق در حقوق بین الملل و مسائل مربوط به شورای امنیت رخ نداده، امکانی برای استناد به مورد قبلی و تجربه گذشته (عرف حاکم) وجود ندارد و امروز هر کسی ادعای خود را مستدل و منطقی می داند.
ثانیا از آنجا که آمریکا عضو پرقدرت در میان اعضای دائم شورای امنیت است و اساسا نمایندگان این کشور معتقدند که قوانین و تفاسیر ایالات متحده بالاتر از قوانین بین المللی هستند، الزاما آنچه باید مبنای تصمیم باشد نظر نهایی کاخ سفید است، نه حتی تصمیم اعضای شورای امنیت. نظری که البته هرچند از جانب آمریکایی ها مفروض است ولی حداقل یک بار و در جریان رای گیری هفته گذشته شکسته و بی ثمر شد.
چهارم امکان اجماع و طی کردن فرآیند قانونی توسط آمریکا: پیش از این گفته می شد که ایالات متحده اگر نتواند راسا اقدام به فعال سازی مکانیسم ماشه کند، اروپایی ها را وادار به این کار خواهد نمود که البته تا حدودی در این راستا هم پیش رفت، اما به نظر نمی رسد کشور های اروپایی در این روز ها علاقه ای برای فعال سازی مکانیسم ماشه داشته باشند و بخواهند چالش خود با ایران را افزایش دهند.
ازاین رو ایالات متحده باید الزاما به صورت انفرادی در این راستا قدم بردارد و لذا اینکه آیا پیروز می گردد موافقت دیگران را برای این کار به دست آورد، بسیار مهم خواهد بود.
از آنجا که اولا دستاویز حقوقی محکمه پسندی برای واشنگتن وجود ندارد و ثانیا طرف های عضو برجام که همگی عضو شورای امنیت سازمان ملل هستند با این تصمیم مخالفند (و البته روز آدینه هم یک بار نشان دادند که آمادگی اقدام عملی و همراهی نکردن با کاخ سفید را دارند) کار آمریکا برای دریافت نظر موافق و همراه کردن اعضای شورای امنیت بسیار سخت و شاید نشدنی خواهد بود (هرچند ممکن است روی بعضی اعضا فشار های سنگین کاخ سفید و تهدید های ترامپ جواب دهد).
از طرفی احتمالا اگر تا دو ماه آینده شرایط سیاسی و فنی برجام به همین منوال باشد یعنی ایران مجری تعهدات کنونی خود باقی بماند و بیش از این هم در مسائل فنی از محدودیت ها تخطی نکند، امکان پیروزیت آمریکا ضعیف خواهد بود، هرچند نمی توان اطمینان قطعی حاصل کرد. ازاین رو برای افزایش اطمینان حتما ضروری است که در این مدت ایران به صورت فعالانه در میدان حضور داشته باشد.
در این خصوص باید به این سوال پاسخ داد که در چه شرایطی ایالات متحده از اقدام خود احتمالا صرف نظر می نماید یا حداقل با همراهی کشور های دیگر روبرو نمی گردد؟ پاسخ این است که علاوه بر نکته ذکرشده در بند قبلی (تداوم اجرای نظارت های آژانس) ایران برای جلوگیری از چنین اتفاقی باید دو اقدام مهم انجام دهد؛ اول همراه کردن کشور های چین و روسیه برای تکرار مواضع شان و دوم عقب ننشستن و تعیین کردن خطوط قرمز تهران در جریان وقایع آینده.
ایران در این مدت ضمن مدیریت فضای داخلی مخصوصا در حوزه مالی و همچنین افزایش توان امنیتی کشور، باید تهدیدات معتبری را روی میز بگذارد که درصورت بازگشت تحریم های تسلیحاتی عملیاتی خواهند شد.
تهران باید عملا نشان دهد و ثابت کند که اگر با مساله ای مخاطره آمیز ازجمله بازگشت تحریم های تسلیحاتی روبرو گردد تهدیدات خود را عملیاتی خواهد نمود. این تهدیدات می توانند افزایش سطوح غنی سازی، بازگشت سطوح نظارتی به چارچوب های ان پی تی یا حتی اقداماتی فراتر از آن مانند تغییرات در مناسبات خارجی کشور باشد.
مخلص کلام اینکه راه پیروزیت در این برهه نه مذاکره با رقبای ترامپ، نه چراغ سبز به واسطه ها و نه راه های مشابه اینهاست، بلکه توسل به همان اصل سنتی حاکم بر روابط بین الملل یعنی استفاده از قدرت ملی برای تامین منافع است.
منبع: روزنامه فرهیختگان
منبع: خبرگزاری دانشگاه آزاد آناbestcanadatours.com: https://bestcanadatours.com، تور ارزان کانادا، ویزای تضمینی مولتی کانادا، ویزای مولتی 5 ساله کانادا