گذری و نظری بر تاریخ خلیج فارس
به گزارش دَبی بلاگ، ایسنا/ این خبر پیرامون موضوع گذری و نظری بر تاریخ خلیج فارس برای شما نوشته شده است.
موقعیت و شرایط جغرافیایی نقش مهم و مشخص کننده ای در شکل دادن تجارت، اقتصاد و اوضاع اجتماعی خلیج فارس داشته است. این دریای نیم بسته از نظر وضع طبیعی و مالی و موقعیت نظامی و سیاسی دارای ارزش بسزایی است.
همانطور که حیات مالی و اجتماعی بین النهرین به دو شاهرگ آبی آن یعنی دجله و فرات وابسته است و همان گونه که رود نیل نقش اصلی و کلیدی را در تاریخ مصر بازی می نماید، به همان نسبت خلیج فارس را میتوان گلوگاه مهم و حیاتی تاریخ و تمدن و اقتصاد ایران دانست این دریای کوچک و زرخیز در طول هزاران سال همانند سفره ای پر نعمت آغوش خود را بر ایرانیان و دیگر ملل مجاور باز کرده تا ساکنان سواحل آن از ذخایر متنوع و گوناگونش بهره مند شوند.
آبراه خلیج فارس و عایدیهای مالی آن در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود سهم عمده ای در رونق بازار معیشتی ایران و ممالک همجوار داشته و در حال حاضر نیز بخش اعظم عایدی کشورهای حاشیه آن از فروش فرآورده های متنوع خلیج فارس بدست می آید و از این نظر منبع اصلی عایدی این کشورها محسوب می شود. اهمیت این آبراه در صحنه سیاسی و مالی جهان تنها به علت وجود ذخایر طبیعی آن نیست بلکه عامل موقعیت جغرافیایی آن است خلیج فارس در قلب خاورمیانه مرکز جهانی قدیم قرار گرفته است و از این نظر حساس ترین نقطه جهانی قدیم و تازه محسوب می شود و هر گونه تحولی که بر اثر عوامل بیرونی و درونی در این منطقه شکل گیرد کم و بیش پیامدهایی برای قاره های آسیا و اروپا و آفریقا خواهد داشت.
نقش کانونی این منطقه در تحولات سیاسی و اجتماعی خاورمیانه موقعیت ویژه ای به آن بخشیده و موجب شده تا مطالعات و تحقیقات متنوع و بیشماری در موضوعات مرتبط با خلیج فارس به انجام رسد. خلیج فارس نامی به بلندای تاریخ دارد، آبراهی که همراه و پیوسته با تحولات تاریخی و سیاسی ایران بوده و نیز مانده است. ایرانیان باستان در متون دینی و مذهبی خود که اوستا باشد در باور خود خلیج فارس را به گونه ای خاص تعریف کرده بودند. از نظر ایرانیان جهان به هفت اقلیم تقسیم میشده که ایرانشهر در اقلیم چهارم قرار داشت.
براساس مقاله گذری و نظری بر تاریخ خلیج فارس باید بدانید که در اوستا از دریایی به نام فراخکرد نام برده شده که خونیروس یا همان ایرانشهر را احاطه کرده است. فراخکرد همان خلیج فارس است. با آنالیز متون تاریخی و جغرافیایی میتوان به اطلاعاتی دست یافت که جغرافیدانان کهن خلیج فارس را با این نام می شناخته اند. کهن ترین نامی که از خلیج فارس بر جای مانده است، نامی است که آشوریان پیش از ورود نژاد آریا به فلات ایران بر این دریا گذاشته اند. در کتیبه های کهن آشوری از این دریا به نام نرمرتو به معنی رود تلخ یاد شده است.
در کتیبه ای دیگر که از داریوش کبیر در تنگه سوئز یافته اند در بیان صدور دستور داریوش برای حفر ترعه سوئز دریایی که از پارس می آید ذکر شده است. به روزگار ساسانیان این خلیج را دریای پارس می گفته اند. علاوه بر این هرودوت مورخ یونانی از دریایی به نام اریتره نام می برد که بر اقیانوس هند و بحر عمان و خلیج فارس اطلاق می شود. استرابون جغرافیدان معروف یونانی که تا نیمه اول قرن اول میلادی می زیسته است اصطلاح پریسکون کاای تاس را برای خلیج فارس بکار برده است.
براساس مقاله گذری و نظری بر تاریخ خلیج فارس باید بدانید که بطلمیوس، عالم معروف و جغرافیدان معروف یونانی نیز از خلیج فارس با نام پرسیکوس سینوس یاد کرده است. بعدها در دوران اسلامی جغرافیدانان و مورخان مسلمان از بطلمیوس استفاده کردند و نام خلیج فارس با نام بحر الفارسی یا بحر فارس در متون کلاسیک جغرافیایی آنان منعکس شد. نام خلیج فارس در میان معروفترین مورخان و جغرافیدانان اسلامی دست به دست میشد تا بدانجا که در دوره قاجار خلیج فارس را دریای بوشهر نیز می نامیدند.
خلیج فارس از بدو پیدایش محل تلاقی قدرت های سیاسی گوناگون، فرهنگ ها، آداب و رسوم و مذاهب مختلف بوده است. شکل گیری تمدن های نخستین در بین النهرین و فلات مرکزی ایران، قدرتهای نخستین را از اکد، سومر، ایلام، آشور، بابل، مادها و هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان همه را متوجه اهمیت خلیج فارس و نقش ارتباطی و استراتژیکی آن بعنوان آبراهی مشخص کننده در معادلات سیاسی، نظامی، مالی و فرهنگی تبدیل کرده بود. در واقع میتوان اینگونه گفت که پنج هزار سال جنگ و ستیز در گاهواره تمدن که همان خلیج فارس است در جریان بوده است.
خلیج فارس محل نزاع، تعامل و داد و ستدهای فرهنگی کهنی است که قرنها و هزاره ها از آن میگذرد. حکومتهای باستانی و نخستین در ایران از همان ابتدا به نقش خلیج فارس در بهره برداری های نظامی و سیاسی پی برده بودند و در صدد ایجاد بنادر و یا بازسازی و احیای بنادر و جزایر موجود با هدف فزونی دریایی ایران و بهبود اقتصاد تجاری این سرزمین برآمدند. خط و مشی سیاسی و مالی حکمرانان مسلط بر مرز و بوم ایران اینگونه ایجاب میکرد که خلیج فارس علاوه بر جنبه ارتباطی و مالی بعنوان سر حدات جنوبی ایران برخوردار از یک نقش امنیتی و استراتژیک باشد.
از همین روی نیز خلیج فارس به عنوان یک دریای مهم نقش ویژه ای در معادلات قدرت ها در ایران ایفا نمود، تا بدانجا که شدت و ضعف حاکمیت ها و آمدن و رفتن سلسله های گوناگون بر جایگاه سیاسی، مالی، اجتماعی و فرهنگی خلیج فارس نیز تأثیرگذار بود.
مدارک باستان شناختی و منابع مکتوب نشان از حضور ایلامی ها، هخامنشیان، سلوکیان در بازرگانی دریایی خلیج فارس دارد. این روند در دوره اشکانیان و ساسانیان به اوج شکوفایی خود می رسد. گواه این ادعا داده های باستان شناختی بدست آمده از محوطه های ساحلی خلیج فارس است. آنالیز مدارک نوشتاری و باستان شناختی نشان دهنده تسلط اشکانیان و ساسانیان بر خلیج فارس است بطوریکه مطالعه مواد فرهنگی و باستان شناسی بدست آمده از محوطه های اشکانی و ساسانی کرانه های شمالی و جنوبی خلیج فارس این ارتباط نزدیک را ثابت می نماید.
جایگاه خلیج فارس به عنوان یک آبراه مهم و مشخص کننده در دوران اسلامی تا به معاصر نیز جایگاهی بس مهم و تأثیرگذار بوده است. نواحی کرانه ای خلیج فارس زادگاه گونه ای خاص از تمدن ساحلی است که از رأس مسندم در دریای عمان و چابهار شروع تا به سیراف و قشم و کیش و هرموز و ریشهر و سی نیز و مهرویان و جنابه و شوش و اروند رود می رسد. بنادر مهم این آبراه هر کدام به فراخور زمان نقشی محوری در مبادلات مالی و فرهنگی ایران ایفا کرده اند و به عبارت بهتر بندری به مانند بوشهر همیشه در خلیج فارس پیشانی فرهنگی و مالی ایران در اداور گوناگون تاریخی بویژه دوران معاصر بوده اند. آثار تمدنی مکشوفه در خلیج فارس گواهی است بر دیرینگی فرهنگ و تمدن ایرانی در این منطقه که پیوستگی تام و تمام آن را با هویت ایرانیان نشان می دهد.
یادداشت از: مجتبی محمدی، کارشناس میراث فرهنگی
منبع: همگردی