شهر باید با بچه ها مهربان تر باشد

به گزارش دَبی بلاگ، اگر تعریف کنوانسیون حقوق کودک که مقبول ترین و مورد اجماع ترین سند بین المللی در این خصوص است را مبنا قرار دهیم، تمام افراد زیر 18 سال، کودک به شمار می آیند و حدود 29درصد از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند. بچه هایی که اگرچه حق و حقوق شان بسیار کمتر از سهمی است که از جمعیت دنیا دارند، اما کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، بسیاری از حقوق، از جمله حق تصمیم گیری و مشارکت اجتماعی آنها را به روشنی مورد تاکید قرار داده است.

شهر باید با بچه ها مهربان تر باشد

متاسفانه این بخش از حقوق بچه ها در فضاهای شهری ما کمتر مورد توجه نهاده شده و با وجود آنکه در یک بستر شهری، حق کودک بر شهر فرصت مشارکت در حاکمیت محلی را به همراه دارد، اما در عمل آنچه رخ می دهد نشان دهنده نامهربانی شهر با شهفرایندان کمتر از 18 ساله اش است. پرسش اساسی این است که در این شرایط چه باید کرد؟ پرسشی که ممکن است بارها مورد توجه کنشگران این حوزه و حتی مسوولان نیز نهاده شده باشد. پاسخ به این پرسش البته سهل و ممتنع است، چراکه گرچه بیان آن ساده به نظر می رسد، اما اجرایش نیازمند قوانین بالادستی و مشارکت چندین سازمان و حتی قوای مختلف است. در دنیا نیز جنبش ایجاد شهر دوستدار کودک، مبتنی بر توجه به مساله حقِّ بر شهر و در پی ایجاد چارچوب های هنجاری جدید و برنامه های اقدام در خصوص حقوق بشر شروع شد. تجربه های دنیای نشان می دهد که از سال 2000 به بعد رویکرد های مبتنی بر حقوق بچه ها در محیط های شهری بیشتر مورد توجه نهاده شد. این یعنی تغییر فرایند از رویکردی مبتنی بر نیازها و مسائل افراد نیازمند به روشی که در آن با بچه ها و نوجوانان به عنوان یک مشارکت نماینده توانمند رفتار گردد. لازم به ذکر است که در این رویکرد بچه ها شرکای تصمیم سازی و تصمیم گیری هستند، نه دریافت نمایندگان منفعل خدمات. اکنون نیز اگرچه بیشتر حکومت های محلی در ایجاد فرآیندهای مشارکتی با بچه ها و جوانان از سرعت لازم برخوردار نیستند، اما در بسیاری از کشورها علاقه به ایجاد شهرهای دوستدارِ کودک در حال افزایش است و این موضوع را باید هم به فال نیک گرفت و هم کوشش کرد تا آن را در کشور خودمان مورد توجه قرار دهیم.

در این میان باید توجه داشت که، حقِّ ِ بر شهر نه تنها به دسترسی فردی به منابع، بلکه به اِعمال قدرت جمعی برای شکل دادن به توسعه و ایجاد ساختار شهری نیز اشاره دارد.

به بیان دیگر، شهرهای دوستدار کودک فقط شامل ایجاد خیابان ها و فضاهای عمومی امن و قابل دسترس و حمایت از بچه ها و امکان تحرک آنها در شهر نیست، بلکه شامل ایجاد فرصت هایی برای مشارکت آنها در حاکمیت محلی و تصمیم گیری نیز هست و بخش دوم همان موضوعی است که ما بسیار از آن عقبیم. برای تحقق این موضوع می توان از الگوی شوراهای جوانان بهره گرفت، نهادهایی که با تصمیم گیری محلی اداره می شوند و البته هیچ ارتباطی هم با شوراهای متشکل از بزرگسالان علاقه مند به مسائل بچه ها و نوجوانان ندارد. در این شوراها می توان از ظرفیت خودِ بچه ها و نوجوانان و دیگر کارشناسان و فعالان حوزه بچه ها استفاده کرد. کما اینکه مشارکت کودک به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد حقوق بچه ها در 30 سال گذشته مورد تاکید نهاده شده و حتی ماده 12 کنوانسیون حقوق کودک نیز صراحتا به این موضوع تاکید نموده که کشورهای طرف کنوانسیون تضمین خواهند کرد کودک باید قادر به شکل دادن به عقاید خود باشد و بتواند این عقاید را آزادانه درباره تمام موضوعاتی که مربوط به او می گردد ابراز کند، همچنین باید به نظرات کودک مطابق با سن و بلوغ او بها داده گردد.

توجه به این ماده کنوانسیون که جمهوری اسلامی ایران نیز آن را پذیرفته است، در واقع حق شنیده شدن کودک را به رسمیت می شناسد. درواقع می توان باتوجه به همین حق، از نظرات بچه ها و نوجوانان در تصمیم گیری ها بهره برد و حتی می توان مشارکت کودک را در به کارگیری آنها برای ایجاد فرصت ها، بیان دیدگاه ها و تحت تاثیر قرار دادن موضوعاتی که به طور مستقیم و غیرمستقیم به آنها مربوط می گردد به شکل گروهی و فردی تعریف کرد.

البته مشارکت معنادار کودک، از جمله در سطح محلی، با چالش هایی همراه است و در عمل، ممکن است گروه های آسیب پذیر نادیده گرفته شوند. با این وجود از دیدگاه حقوقی، استدلال های محکمی برای مشارکت بچه ها در اداره شهرها و روستاها وجود دارد که کنوانسیون حقوق کودک تنها یکی از آنهاست.

مشارکت بچه ها همچنین می تواند منجر به ارایه خدمات بهتر، سیاست ها و برنامه های محلی پاسخگوتر و در عین حال استفاده موثرتر از بودجه های محلی در حمایت از اولویت های بچه ها گردد، به گونه ای که آنان در یک یا چند جنبه، نظیر تصمیم گیری درباره سیاست های محلی پیشنهادی یا مکانی، جمع آوری اطلاعات در خصوص مسائل عمومی، برنامه های دولتی، سنجش و نظارت بر کیفیت خدمات و امکانات و... مشارکت نمایند.

از سوی دیگر نیز ضروری است مشارکت بچه ها تسهیل گردد و این وظیفه ای است که تماما برعهده دولت ها و مسوولان تصمیم گیر است. شاید بتوان گفت تنها جایی که بزرگسالان می توانند به تنهایی درباره حقوق بچه ها و حق آنان بر شهر وارد عمل شوند، همین حوزه تسهیلگری و فراهم کردن زیرساخت برای مشارکت آنان است. باید برای تحقق این موضوع به وسیله کمیته های موجود یا کمیته های کاری جدید بهره گرفت یا از ظرفیت بزرگ مدارس و سازمان های مردم نهاد استفاده کرد و در واقع مدارس را به کانون ها و شوراهای مشورتی بچه ها و نوجوانان در تصمیم گیری ها بدل کرد.

اکنون با نگاهی به نهادهای غیردولتی فعال در حوزه کودک و نه تشکل هایی که توسط بچه ها ایجاد شده یا آنها را نمایندگی می نمایند، می توان به ضرورت بیشتر این مهم پی برد. برای نمونه در کلانشهری چون تهران با بیش از 8 میلیون نفر جمعیت ساکن در آن، حدود 50 سازمان و تشکل غیردولتی در حوزه بچه ها فعالیت می نمایند که با درنظر دریافت سهم حدود 20درصد از جمعیت برای بچه ها، می توان دریافت که به ازای هر

32 هزار کودک فقط یک تشکل غیردولتی وجود دارد. جای تردید نیست برای تبدیل محیط های شهری به محیط های دوست داشتنی تر و مطلوب تر برای بچه ها، باید جریان ها و کنشگران غیردولتی این حوزه با برنامه ای تعیین و البته پرسرعت، شرایط تحقق کامل حق بچه ها بر شهر را مطالبه نمایند و مدیران دولتی نیز با پذیرش حق بچه ها و سهیم کردن آنها در فرآیند تصمیم گیری برای مسائلی که مستقیم یا غیرمستقیم آنها را تحت تاثیر قرار می دهد، به این جریان مهم یاری نمایند.

*رئیس سازمان مشارکت های اجتماعی شهرداری

منبع: اعتماد

pariha.com: پریها: اخبار، سرگرمی، ورزش، فال، پزشکی، سینما، هنر، گردشگری

منبع: خبرگزاری پانا
انتشار: 8 آبان 1400 بروزرسانی: 8 آبان 1400 گردآورنده: dabiblog.ir شناسه مطلب: 12378

به "شهر باید با بچه ها مهربان تر باشد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شهر باید با بچه ها مهربان تر باشد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید